+93-747-159-153 — pphs1394@gmail.com

ادبیات نوجوان

دنیای رویا های من

دنیای رویا های من

من به نظر خودم آدم رویاپردازی ام. هر وقتی ذهنم از درگیری های دیگرِ روزگار فارغ می شود، شروع می
«این است زندگی!»

«این است زندگی!»

به شهر می نگرم. هر طرف خانه است. طرف راست، چپ، پیش رو و پشت سر. همه شهرم را خانه
قانون ای مملکت همی رقم اس

قانون ای مملکت همی رقم اس

چادرش را درست می کند. کیف اش را در خریطه پلاستیکی که در آن مقداری کچالو، پیاز و بادنجان خریده
کتابِ رنگی

کتابِ رنگی

روبروی پنجره باز اتاق روی میز چهارکنج قهوه یی رنگ، نشسته بود و به گل های رنگارنگی که داخل گلدان
مرد ها گریه نمی کنند!

مرد ها گریه نمی کنند!

از همان اوایل کودکی ام، از همان زمانی که پسر بچه‌ای بیش نبودم و همیشه پایم لب دروازه‌ی خانه گیر
نامه‌ای دانش آموزی

نامه‌ای دانش آموزی

بیشتر از یک ساعت است که دارم به مستندی کوتاه و اما دلچسبِ نگاه می کنم. مستندی که قسمت اندک
بیا با هم بخندیم

بیا با هم بخندیم

بیایید بی بهانه بخندیم، خوشحال باشیم برای نفس های زندگی مان. خانواده مان، دوستان مان، معلمان مان، شهر مان. خنده
سپاس نامه

سپاس نامه

روزهای پایان ماه حمل است. دقیقا یک ماه از تعطیل شدن مکاتب به خاطر شیوع بیماری کووید نوزده می گذرد.
سزاوار سبز بودن

سزاوار سبز بودن

باغچه حیاط در سکوتی دل انگیز فرو رفته بود. فقط صدای باد گهگاهی این سکوت را می شکست و همزمان