+93-747-159-153 — pphs1394@gmail.com
4پگاه پرواز

جوانه ۱

August 10, 2019

نام اثر: جوانه «۱»

نویسندگان: دانش آموزان دوره ابتدائیه لیسه پگاه

ویراستار: نجیب سروش

صفحه آرا: یحیا آرض

طراحی جلد: یحیا آرض

تیراژ: ۳۰ نسخه

نوبت چاپ: دوم، تابستان ۱۳۹۸

ناشر: انتشارات پگاه

چاپ: خدمات چاپ مقصودی


 

پیشگفتار

من هم کودک بودم و دنیای کودکی را پشت سر گذرانده ام. روزگار ما، روزگار تابو بود. نان و جان هم وزن بودند که جانی به نانی مبادله می شد. دست وحشت پیشه ی فقر سایه وار، زندگی ما و هم نسلان ما را دنبال می¬کرد. وقتی اشتباها گیلاسی را می شکستم، بی حساب کتک می خوردم. از هر خطا درس می گرفتم که مباد اشتباه کنم. آری اشتباه تابو شده بود. از آن و به آن اندیشیدن قرارم را از دستم می ربود. تلاش می کردم که هرگز خطا نکنم؛ اما همیشه خطا می کردم. دست به هر کاری که می زدم هراس اشتباه کردن دستانم را می لرزاند. از همان بابت دست به هیچ کاری نمی زدم. همیشه از بزرگان خانواده می خواستم که کارها را برایم انجام دهد. برایم لباس انتخاب کند. برایم خرید کند. برایم تصمیم بگیرند هیچ کس برایم نگفت که بدون اشتباه زندگی نا ممکن است.

من به همین منوال دوران کودکی را سپری کردم. من از زندگی کردن و زندگی ورزیدن محروم شدم؛ تا اینکه بخواهم در دنیای خود بودن، زندگی کنم و از ادبیات و ادب ورزی کودکی ام چیزی بدانم. از وزش گرم و نوازنده ی ادبیات در دنیای کودکانه ام محروم شدم. از روح لطیف آزادی محروم بودم. گاهی زمستان ها در آفتاب می نشستم و به ابرهای سفید خیره می شدم و از پاکی و سفیدی ابرها لذت می بردم. بارها به ساختن خانه در درون ابرها می اندیشیدم. گاهی در نوک ابر قرار می گرفتم و پاهایم را به زمین دراز می کردم و می دیدم.

می دانم این تنها دنیای من نبود؛ بلکه دنیای هم نسلانم بود. ما در بستری زندگی کردیم که خلاقیت و هنر بازارش سردی سرد بود. ما غرور و استقامت کوهساران را می دیدیم. موسیقی بال پروانه ها را متوجه می شدیم. نوای رویش سبزه ها را می شنیدیم. می دیدیم که پرندگان لانه می سازند. اما نمی توانستیم به آن بیندیشیم.

لیسه پگاه، با فرصتی که دارد مسوولانه قدم برداشته و راهی برای رفتن این نسل را هموار کرده است. میدان مهارت ورزی و ادب ورزی در این جا مهیا است. دیگر تابوی اشتباه در این جغرافیا وجود ندارد. همه اشتباه می کنند؛ تا یاد بگیرند. همه با تمام جسارت وارد جاده  شده و پله های پیروزی را رقم می زنند.

یکی از نکته ها بسیار ارزشمند همانا ارزش قایل شدن به ادبیات کودک است. هرکودک در این جا من خود را دارد. آری، به قول سارتر تنها در ادبیات است که آدمی خودِخودش هست. اینجا هم کودک با داشتن فرصت، برای هستی دادن به نگاه ادبی و خلاقیت شان به صورت طبیعی به راهش ادامه می دهد. می اندیشند و اندیشه های شان را صورت هستی می دهند. فضا او را از آب و نان اندیشی، از زنده ماندن صرف به لذت بردن از آب و نان، به زندگی کردن فرا می خوانند. ذهن کنجکاو نسل کودک و نوجوان به گستره ی فراتر از بستر حضوری شان سیر دارند.

دنیای کودک امروز مملو از داشته های فکری و یا فراوردهای فعالیت های بشری است. کودک امروز می داند که بشر موجود خلاق است و این همه زاده ی خلاقیت اوست. او به هوا پیماهای که دل آبی آسمان را شکافته و از هر پرنده ای، پرنده تر است می اندیشد. از کشتی های که دل اقیانوس را گشوده و از این گوشه ی جهان به آن گوشه حرکت می کند، آگاهی دارد. از اینکه جهان چون دهکده ای بسیار کوچک شده که از این سوی دنیا تا آن سو قادر به دیدن و سخن گفتن با آدم های دیگر اند آگاهی دارد و در کنار آگاهی داشتن به تک تک شان می اندیشد.

دنیای مدنی و فاصله بدوی بشر برای کودک امروز قابل تفکیک بوده و خود را همیشه حاکم بر طبیعت می داند. تغییرات و شدت سیر بشر و جهان بی ثبات او را بیشتر از خودش می گیرد. در این جا است که فراتر از یک ادعاد می توان اذعان کرده که تنها قامت بلند ادبیات است که آدمی را به خودش خوانده و او را متوجه می سازد که با ثبات زندگی کند. از میان داشته هایی برای زندگی یک سری داشته هایی را انتخاب کند. بشر با مهارت ادبی می تواند روی این اقیانوس متحرک جهان امروز قامت بلند یک زندگی پر از شادمانی را رقم زند.

این جا می توان این اثر را در نظر داشت و منِ صادقانه هر آدمی را به عنون یک کودک دید و حضورش را حس کرد. زیر بنای تفکر ادبی از همین جا شکل می گیرد. کودکی که از تفکر ادبی دور باشد و قربانی یک فاصله زمانی شده باشد، در بستر فراخ ادبیات به مشکل می تواند راه یابد. زندگی شادمانه و انسانی تنها با ادبیات است که ممکن می شود. این اثر هویتی است که نسل های این خاک از آن دور بوده و خوش اقبالی زمانی این نسل است که ما آن را داریم و شاهد ادب ورزی و یا حقیقتا زندگی ورزی می شویم. ادبیات کودک تمرین آزادی کودک است. باید به آن اندیشید.

محمد امان مهریار

کابل، بهار ۱۳۹۸

 

 

0 0 votes
Article Rating
Subscribe
Notify of
guest
0 Comments
Inline Feedbacks
View all comments
0
Would love your thoughts, please comment.x
()
x