+93-747-159-153 — [email protected]
photo_2021-04-25_04-23-17

دسته گلی در باغچه زندگی

ثور ۱۸, ۱۴۰۰

روی تکه چوبی نشسته ام. پاهایم را با فکر پریشان این طرف و آن طرف حرکت می دهم. سرم را بالا گرفته ام و چشمانم را به پهنای آسمان دوخته ام. محو رنگ زیبا و ملایم آسمان آبی ام. گنجشک های کوچک و زیبا با بال های نازک شان چه زیبا و آزاد پرواز می کنند. در دل آرزو می کنم ای کاش من هم بال داشتم و مثل این پرنده های کوچک و معصوم پرواز می کردم و از حس زیبای پرواز لذت می بردم. به جاهایی دوری پرواز می کردم. دور دور، تا دست کسی به من نرسد، شاید آن وقت دیگر مثل حالا رنج نمی بردم، بلکه خوشحالی را تا عمق وجود احساس می کردم. می خواستم دور از آدم هایی باشم که نبودن شان بهتر از بودن شان است. نمی دانم چرا ازین افراد نه تنها متنفرم که گاهی به شدت می ترسم. افرادی که یکی از دیگری دلگیرتر و خشن تر اند.

حس می کنم دیگر زندگی در کنار این موجودات برای من دشوار و ناممکن است. این افراد فقط یاد گرفته اند انگشت انتقاد روی دیگران بلند کنند، به خصوص روی زن ها. شاید تنها من نیستم که این حس را دارد، همه زن های سرزمین من این حس را دارند.

روی دیگر سخنم متوجه زن های سرزمین من است. نمی دانم چرا ما یکی به داد همدیگر نمی رسیم و با هم این وضعیت را کنار نمی زنیم؟ چرا ما اینقدر ترسو و مظلوم شده ایم؟ ترس لب های ما را به هم دوخته است و زنجیرهای بزرگش دور پای ما را حلقه زده است. سکوت ناخوشایندی درون جان ما جا گرفته است و زندگی را در کام همه تلخ.

اما امیدی در قلبم روشنی می دهد؛ شاید کوچک و کم نور، اما می تواند بزرگ شود و همه جا را نورانی سازد. ما می توانیم تغییری ایجاد کنیم، اما زمانی که دستان هم دیگر را محکم بگیریم و همه به سرنوشت واحد هم فکر کنیم. آن وقت دیگر شکست دادن و نادیده گرفتن ما کار آسانی نیست. باید به این زن ستیزان نشان دهیم که ما قدرتمندتر از آنی هستیم که به فکر شان می آید.

آری ما همان نقاشی پرنده های زیبا روی تابلوی آسمان هستیم که بدون ما، آن چهارچوکات، خالی و بی معناست. ما هر کدام حلقه های زنجیری از دستبند آزادی هستیم که یکی به دیگری پیوند خورده ایم. شکست هر حلقه، می تواند سبب برهم خوردن این زیبایی و استواری شود.

بلی، مادران و خواهران سرزمین من، بیایید این را به خاطر بسپاریم که من بی تو هیچم، و تو بی من. ما همه دسته گلی از باغچه زیبای طبیعت ایم.

زحل حیدری، هشتم الف

Leave a Reply

avatar
  Subscribe  
Notify of